اردوی کتاب‌فروشی

وقتی بچه‌ها ، وارد کتاب‌فروشی شدند، انگار وارد سرزمین جادویی واژه‌ها شده بودند.
اونجا، توی لابه‌لای قفسه‌ها، یک نویسنده نشسته بود؛
با چشم‌هایی پر از مهر و داستان‌هایی پر از خیال.
بچه‌ها کتاب هایش را ورق زدند، پرسیدند، خندیدند… و دست‌خط اون نویسنده رو کنار اسم خودشون دیدند.
امروز، فقط کتاب نخریدیم…
امروز تخیل خریدیم، ذوق، لبخند، و یه یادگاری از دنیای داستان.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید