سرگذشت نان: روزی خوش‌مزه، از تنور تا آلاچیق

همه‌چیز با نان تازه و لبخندهایی صمیمی آغاز شد. در بازدید از نانوایی‌ها، جایی که آتش تنور گرم بود و دل‌ها گرم‌تر، بچه‌ها نه‌تنها شاهد پخت نان شدند، بلکه خودشان هم بخشی از این تجربه‌ شدند؛ از لمس خمیر تا تماشای تبدیلش به نان داغ.
سپس در سایه‌سار درختان ، جایی که هر لقمه‌ای بوی زندگی می‌داد، با نان، پنیر و خیار، داستانی ساده اما شیرین رقم خورد. لقمه‌هایی که فقط غذا نبودند، بلکه یادگیری، همکاری و لحظه‌هایی از با هم بودن را در خود داشتند.

و پایان‌بخش این روز، بازی‌هایی بود که صدای خنده‌هاشان هنوز میان شاخه‌ها می‌پیچد.
خاطره‌ای ماندگار… با طعم نان داغ، عطر سادگی و مزه‌ی زندگی.

پسران کلاس اولی‌مان، قله‌ی نشانه‌ها را با لبخند و افتخار فتح کردند؛ تا فردایشان روشن‌تر از همیشه آغاز شود.
امروز، نقطه‌ی پایان الفبا نیست؛ آغاز پرواز با واژه‌هاست.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید