اردو به روستای آبنیک

هنگام صبح کمی برای بعضی از دوستان‌مان صبر کردیم تا همه برسند و در ابتدا کمک کردیم تا همه وسایل به ماشین‌ها برسند و پس از تقسیم‌بندی، به سمت آبنیک راه افتادیم.
این‌بار ۶ نفر از دوستان‌مان نتوانستند همراهی‌مان کنند و بدون آن‌ها سفر آغاز کردیم.
کمی راه طولانی بود ولی با تعریف خاطرات و انجام بازی‌های دسته‌جمعی، سعی کردیم در ماشین خود را مشغول کنیم.

وقتی به روستای آبنیک رسیدیم، تقسیم‌بندی وسایل بین دانش‌آموزان انجام شد و صف منظم خود را درست کردیم و پیمایش ما به سمت طبیعت آبنیک آغاز شد. راهی که از ابتدای روستا می‌گذشت. پس از دقایقی پیاده‌روی، ایستادیم و در همان ابتدا با تعدادی از گل و گیاهان خودروی وحشی کوهستان آشنا شدیم و در همان‌جا مسئولیت محیط‌بانی این برنامه به دانش‌آموزان کلاس اول و مسئولیت امدادگری به دانش‌آموزان کلاس پنجم اختصاص داده شد. هدف این سفر هم مشخص شد: صلح و دوستی با طبیعت و مشاهده دقیق برای طراحی در کوهستان.
به راه خود ادامه دادیم و در راه به قسمتی رسیدیم که بابه‌لای گیاهان کوهستان مقدار زیادی از گیاه گلپر روییده بود و منظره بسیار زیبایی ایجاد کرده بود.

آقای دکتر محمدنژاد (که همیشه همراه ما هستند) درمورد خواص گلپر و موارد استفاده آن توضیحاتی دادند و ما که تا به حال این گیاه را از نزدیک و سبز ندیده بودیم، در کمال شگفتی و هیجان به صحبت‌های ایشان گوش می‌دادیم و نظراتمان را عنوان می‌کردیم.
مسیر رسیدن‌مان به اقامتگاه بسیار زیبا و سرسبز بود و هوا هم ابری و آفتابی. بسیار مطبوع و دل‌پذیر. پیمایش طولانی‌ای داشتیم ولی ارزشش را داشت و به یک مکان فوق‌العاده کنار رودخانه رسیدیم.
کوله‌های‌مان را در جاهای مناسبی قرار دادیم و حالا وقت طراحی فرارسید. آقای طراح که همراه‌مان بود، توجه ما را به تمام چیزهایی که می‌دیدیم جلب کرد و مشغول طراحی از محیط شدیم.
بعد از طراحی دیگه وقت آب‌بازی بود. مگه میشه رودخونه باشه و آب‌بازی نکنیم!! یک‌سری آب‌بازی کردیم و یک‌سری به هندبال و والیبال پرداختیم و تعدادی کنار گروه طبیعت‌گرد و آقای فیروزی، به تهیه آتش و غذا مشغول بودیم. در بین فعالیت‌ها بعضی‌های‌مان با همراهی آقای طراح، با کاغذ رنگی اوریگامی‌های کوچک هم درست می‌کردند.
بعد از بازی، فیله‌های کبابی آماده بودند. ساندویچ‌ها را تهیه و با لذت نوش جان کردیم. در آخر با همکاری هم و البته بیشتر گروه کلاس اول، به جمع‌آوری زباله‌ها و تمیز کردن فضایی که در آن قرار گرفته بودیم، پرداختیم. برای همه ما تمیز بودن محیط‌مان اهمیت دارد و با عشق محیط‌مان را پاک کردیم و هیچ‌چیز جز ردپای‌مان به جا نگذاشتیم.
در هنگام بازگشت از اشتیاق‌مان برای داشتن گلپرها گفتیم و از کنار رودخانه با اجازه مربیان و کمک‌ آن‌ها، تکه‌هایی از گلپرها را چیدیم و به ما آموزش خشک و استفاده کردن از آن‌ها داده شد که البته تعدادی از روستاییان ناراحت شدند و از آن‌ها عذرخواهی کردیم.
وقتی برای استراحت ایستادیم باز هم درمورد همنورد بودن صحبت کردیم و هربار تمرین همنوردی را مرور می‌کنیم.
در این میان از تعدادی از دوستان‌مان که رسم همنوردی را به خوبی به جا آوردند، در همراهی و کمک و کار داوطلبانه، تشکر کردیم و هربار تلاش می‌کنیم تا همنوردان خوبی برای هم باشیم و حس و حال خوب به همدیگر منتقل کنیم.
ما سرشار از عشق و پرانرژی به سمت مدرسه رهسپار شدیم با کوله‌باری از تجربه و خاطره مسیر بازگشت را سپری کردیم.
این همراهی دلپذیر ما بود در دومین برنامه طبیعت‌گردی تابستان ۱۴۰۳ که در کنار گیاهان وحشی آبنیک، صلح و دوستی با طبیعت و همنوردان‌مان و طراحی در طبیعت را تمرین کردیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید