در روز مادر به خانهی سالمندان رفتیم. مادر بزرگهای عزیزمان در حیاط نشستند. آنها را در آغوش کشیدیم و بوسیدیم. برایشان سرود خواندیم و تمام تلاش خود را به کار بستیم تا گل لبخند را بر لبانشان بنشانیم. در ادامه با شکلات و شیرینی از آنها پذیرایی کردیم. بعد وارد بخش شدیم و از مادربزرگهایی که دلشان با ما بود اما بخاطر شرایطشان قادر به حضور در حیاط نبودند؛ عیادت کردیم. نامههای خود را با تمام عشق و علاقه برایشان خواندیم و روز مادر را تبریک گفتیم. بعد به طبقهی دوم رفتیم تا پدربزرگهای عزیزمان را ببینیم. خوش و بش کردیم و دست زدیم و خواندیم و خندیدیم و به نصیحتهایشان گوش دادیم. در نهایت خداحافظی کردیم و راهی مدرسه شدیم.