ساختمان جدید مدرسه

این روزها در مدرسه همه چیز بهم ریخته است!
همه چیز در حال عوض شدن و تغییر است،
همه چیز از کمدها ریخته شده بیرون تا دوباره از نو چیده شوند،
حتی نمی‌شود وارد بعضی اتاق‌ها شد،
بوی تند رنگ و‌ چسب فضا را پر کرده،
هر کس گوشه‌ای نشسته و مشغول کاری است،
گاهی استرس،
گاهی صدای خنده،
گاهی جلسات جدی و سنگین،
گاهی ناهار خوردن‌های دورهمی معلمان که فقط در این روزها فرصتش پیش می‌آید.

حتی نقاش‌ها و نجارها و تعمیرکار‌های مدرسه هم، سلاله‌ای هستند!
هر کسی نمی‌تواند ساختمان مدرسه را رنگ کند.
هر کسی نمی‌تواند برای بچه‌های ما کمد و کتابخانه بسازد.
هر کسی نمی‌تواند چراغ این خانه روا روشن نگه دارد.
هر کسی افتخار آماده‌سازی این خانه را برای ورود بچه‌ها ندارد.
هر کسی افتخار معلمی برای نسل آینده این سرزمین را نخواهد داشت.
این روزها مدرسه ما دارد رنگ و بویی جدید به خود می‌گیرد.
رنگِ نو،
فرشینه‌های نو،
ابزارها و وسیله‌های نو،
ساختمان نو،
فکرهای نو،
روزهای نو،
با مِهروَرزان این خانه‌ به استقبال م‍ِهر و م‍َهرویانش می‌رویم…

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید