با شور و اشتیاق به مدرسه آمدیم تا روز پرماجرایی را آغاز کنیم.
ساعت ۸ گرد هم آمدیم و آمادهٔ برگزاری اولین تجربهی کارزارمان شدیم،
در ابتدا قوانین و آداب کارزار و تعامل با داوران را یادآوری کردیم و سپس وارد میدان مسابقات شدیم.
طبق جدول زمانبندی رقابتها، گروهبندی شدیم و در رشتههای رنگآمیزی، برش و مکالمه مسابقه دادیم.
در رشتهٔ رنگآمیزی قرار بر این شد که فقط با دو رنگ، گورخری را رنگآمیزی کنیم، در رشتهٔ برش سه نوع برگ را با تیزبینی و دقت تمام بریدیم و در رشتهٔ مکالمه باید با آخرین نشانهٔ کلمهٔ قبلی کلمهای میگفتیم و اگرچه سال اولی بود که نشانهها را میآموختیم اما بسیار پرقدرت در صحنهٔ رقابت با کلاس دومیهامان درخشیدیم.











بعد از آن به دو مسابقهی انتقال توپ با لوله و راه رفتن با کتاب رفتیم، که در مسابقهٔ اول باید با تمرکزی بالا توپ را از پیچو خم مسیر عبور میدادیم، و در دومین مسابقه با حفظ تعادلمان و با کتابی بر سر تا انتهای راه میرفتیم.
بعد از انجام چند رقابت نفسگیر به حیاط رفتیم تا میانوعدهای که دوستمان میزبانیاش را به عهده داشت نوش جان کنیم و با جانی دوباره به نبردی تنگاتنگ با مهرههامان در زمین شطرنج برویم.
در مسابقهی هولاهوپ تلاش کردیم تا فردی باشیم که بیشترین مدت زمان در نگه داشتن حلقه به دور کمر را به خود اختصاص میدهد.
در رشتهی راه رفتن با گونی تعداد زیادی دور هم جمع شدیم و دو به دو به رقابت پرداختیم تا ببینیم چه کسی با تمرکز و سرعت بهتری می تواند به خط پایان برسد.
همزمان با این مسابقه، عدهای از دوستانمان در حیاط رکوردهای خود را در رفتوبرگشت بارفیکس ثبت میکردند.
آخرین رشته قبل از صرف ناهار پرش بود که یکی از پرطرفدارترین رشتهها بود، همگی به سالن ورزش رفتیم و سعی کردیم بهترین عملکرد خود را نشان دهیم.
بعد از استراحتی کوتاه و خوردن ناهار به سمت محل برگزاری دو مسابقهی آخر رفتیم، مچاندازی و پرتاب موشک.
در رشتهٔ مچاندازی دو به دو به رقابت پرداختیم و زورآزمایی کردیم و در رشتهی پرتاب موشک، موشک اختصاصی خود را ساختیم و آن را پرتاب کردیم تا ببینیم چه کسی سریعترین موشک را ساخته است.
در این میان به استراحتهای کوتاه و تماشای کارتون به همراهی دوستانمان میرفتیم،
و بدین ترتیب این روزِ خاطرهانگیز به پایان رسید.
بدون دیدگاه