کوهپیمایی پایه پنجم و ششم دبستان ، بهمن ۱۴۰۳

بعضی وقت‌ها؛
بعضی آمدن‌ها؛
بعضی نفرات؛
بعضی روزها؛
و بعضی اتفاق‌ها؛
دست به دست هم می‌دهند تا بهترین خاطرات را رقم زنند!
و آن بعضی‌‌ها که بعضی روزها بعضاً نیامده‌اند، بعضی اتفاقات را تجربه نمی‌کنند و‌ بعضی خاطرات اثرگذار برایشان ماندگار نمی‌شود و‌ همین می‌شود تفاوت آن بعضی‌ها با این بعضی‌ها!
آری؛
چه آن بعضی‌‌ها و چه این بعضی‌ها،
هر دو انتخاب کرده‌اند…

گزارش کوهپیمایی پایه‌ی پنجم و ششم ۲۳ بهمن ۱۴۰۳

سه شنبه‌ای که گذشت، برای ما دانش‌آموزان، روزی پر از هیجان و خاطره‌انگیز بود. همراه با معلم‌های‌مان، عزم کوهنوردی در کوهستان پوشیده از برف را نمودیم.
هوا سرد و زمین پوشیده از فرش سفید برف بود. دانه‌های بلورین برف، آرام و دلربا بر زمین نشسته بودند و فضایی سرشار از شادی و نشاط می‌ساختند. سرمای زمستان در جان و دل نفوذ داشت، اما گرمای همدلی و همراهی، آن را به فراموشی می‌سپرد.
مسیر کوهستان، با برف و یخ لغزنده شده بود و کمی دشواری به همراه داشت. اما ما دانش‌آموزان، با روحیه ایثار و همکاری، به یکدیگر یاری می‌رساندیم تا هیچ کدام از سختی راه نرنجیم. ما با دستان کوچک خود، به رفقای‌مان کمک می‌کردیم تا از لغزش در امان باشند.
پس از اینکه رهبر کوه سختی ما را در راه رفتن رو برف و یخ را دید، به ما نحوه‌ی راه رفتن بر روی برف‌ها و یخ‌های لغزان را آموزش داد و با صبر و حوصله روی برف‌ها راه رفتیم و مهارت بیشتری را پس از آموزش ایشان کسب کردیم.
در پایان راه، فضایی مناسب برای برف‌بازی فراهم آمد. معلمان و دانش‌آموزان، همگی کودک شدیم و به پرتاب گلوله‌های برفی به سوی یکدیگر پرداختیم. خنده‌های از ته دل و شادی بی‌کران فضا را پر کرد و لحظاتی به یادماندنی را رقم زد.
این کوهنوردی، خاطراتی فراموش‌نشدنی را برای ما به جای گذاشت. ما در کنار لذت بردن از طبیعت زیبا، درس‌های ارزشمندی در مورد همکاری، همدلی، ایثار و پشتکار آموختیم. این تجربه‌ی ارزشمند، تا همیشه در ذهن و جان ما باقی خواهد ماند.
در پایان، ما با دلی سرشار از شادی و خاطرات خوب، به سوی خانه بازگشتیم. این اردو، نمادی از پیوند عمیق بین دانش‌آموزان و معلمان، و نیز تأکیدی بر اهمیت فعالیت‌های گروهی و اردوهای دانش‌آموزی بود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید